مأمــــن خاطرات مــن

مأمــــن خاطرات مــن

روزای خوب تو راهه !
مأمــــن خاطرات مــن

مأمــــن خاطرات مــن

روزای خوب تو راهه !

بسیار سفر باید..

سلام!

و ما نیز بازگشتیم از مشهد..

خیلی خیــلی خوب بود..خدایا شکرت!

هرطور خواستم تو طول سفر پست بزارم اصلا نمیشد..منم بی خیالش شدم تا برسم خونه و بعد بنویسم..

چون خیلی بهم خوش گذشت دلم خواست شما هم تو اون حال و هوا باشید

برای همه ی دوستای وبلاگیم هم بسیار دعا کردم..ان شاالله که برآورده به خیر بشه!!


عکس اول

عکس دوم

عکس سوم


بسیار سفر باید تا پخته شود خامی..خوبه که ادم با تور سفر کنه یا کلا با یه عده ناآشنا سفر کنه..حسی که بار اول از دیدنشون داری زمین تا آسمون فرق میکنه با حسی که اخر سفر بهشون پیدا میکنی! یه عده خودشونو خوب نشون میدن اما کم کم ادم میفهمه نه بابا به اون خوبی هم نیستن..یه عده هم یه حس بدی بهشون داری اما به مرور زمان متوجه میشی خیلی خوش قلبن و اروم..توی طول سفر کمتر ادمی پیدا میشه که خوده کاملش رو نشون نده..سطح آرامش و عصبانیت..مقدار صبر و حوصله..خودخواهی و گذشت..خوش خلق و بدخلقی و خیلی چیزای دیگه...

یه عده ای هستن کل سفر یه مدلن..مثلا اگه بداخلاقن از اول سفر نق نق میکنن اگه صبورن تا آخرِ مسافرت همه ی خوبی ها و بدی ها رو تحمل میکنن..اما یه عده ای هم هستن که تا وسطای سفر خوبن از وسط به بعد یه قالب دیگه از خودشون رو به نمایش میزارن..اون موقع ست که آدم سعی میکنه کمتر دور و بر اونا آدما باشه یا حداقل برخوردی باهاشون داشته باشه..

سفر یه خوبی بزرگی که داره اینه که همه یا بخش زیادی از خصوصیات یه نفر رو میتونی بشناسی و درک کنی!

میتونی بفهمیشون چون توی سفر ممکنه هر اتفاقی بیفته..و اینجاس که میتونی واکنش های متفاوت آدم ها رو نسبت به اون اتفاق ببینی!! و خوش بحال آدمی که از پسِ همه ی اتفاقای سفر با موفقیت بر بیاد و وجه ی خوبی از خودش برای کسایی که ازش انتظار دارن به جا بزاره!!!


+یه کمی گنگ نوشتم میدونم..اما خب خودم خواستم گنگ باشه..خواستم بنویسم که بمونه برام..


+کاش آب و هوای ما هم به خوبی آب و هوای مشهد بود..کاش این همه اینجا گرم نبود که من دو هوائه بشم و الانم سرما بخورم...کاش هیچ حساسیتی وجود نداشت..بخصوص خارش که امان از روزگارم درآورد...تا حالا کسی رو دیده بودین به مشهد حساسیت داشته باشه :||||...اگه ندیدین بدونید که وجود داره یه نمونه بارزش منم :))...اما من که کم نمیارم..حساسیت و این صوبتا هم سرم نمییییشه ! هزار نوع حساسیت هم که داشته باشم بازم با افتخار میرم به دیدار آقا


+حورا رفتی؟؟ ینی واقعا رفتی دیگه؟؟! اگه منو میخونی هنوز بدون که از دستت عصبی و ناراحتم..خیلی زیاد!!!!!! :(((


+با اینکه دو روزه برگشتیم ولی خیلی دلم تنگ شده..پس کی دوباره میریم ؟؟؟؟!!!!!

تجربه نشون داره..سخت ترین لحظه ی مسافرت به مشهد اون لحظه آخرِ که قراره نگاهت از گنبد آقا برداشته بشه..من که نصف مسیر راه تا هتل رو گریه کردم..


+الهی به زودیه زوووود قسمت همتون بشه برین کِیـــــــــف کنید


سفرِ مجدد

دارم میام پیشت جاده چه همواره...

جاده چقدر بوی عطر تو رو داره!


تا میخواستم شروع کنم به نوشتن درموردش یهو این آهنگ تو ذهنم شروع به خوندن کرد!!

داریم میریم سفر..مشغول جمع و جور وسایلیم!


یادتونه دو سه ماه پیشم مسافرت بودم؟!بازم دارم میرم همونجا..با همون شرایط !

بازم آقا طلبیدن مارو..

آخه یه نفر چقدر میتونه دوست داشتنی و مهربون و عزیز باشه ؟! چقدر میتونه لطف داشته باشه به بقیه.. آخه چرا در هر شرایطی میتونه آدمو آروم کنه؟؟؟!چقدر حتی اسمش میتونه آرامش بخش باشه؟!

پیش اومده در اوج ناراحتی و عصبانیت دیدن عکس حرمش یا حتی اسمش تونسته آرومم کنه و لبخند بشونه رو لبام

خیلی خوشحالم!خیلی خیلی !!چون در عرض سه ماه دوبار طلبیده شدم و میرم مشهد.. واقعا اینو یه افتخار میدونم برای خودم...

ممنون که همیشه وجود معجزه رو بهم نشون دادید آقا جان و ممنون تر که از کودکی تنها کسی که به حرفام کاملا گوش میداده شما بودی..اینو با تک تک سلول هام درک کردم که میگم..و حالا میفهمم که چقدر قلبتون بزرگه و چقدررر میتونم بهتون اعتماد داشته باشم..بیشتر از هرکس دیگه ای..

ممنون که به ایران اومدید..

ممنون که دلگرمی هستید در هر شرایطی!

ممنون که انقدر قوت قلبین...


خدایا شکرت :)


+خیلی به یادتونم اونجا..به یاد همتون!!دعاتون میکنم :))